هر شب تنهایی ...

هر شب تنهایی با خدا راز و نیاز کردن

هر شب تنهایی ...

هر شب تنهایی با خدا راز و نیاز کردن

14- شعر / إِنَّ مَوْعِدَهُمُ الصبْحُ أَلَیْس الصبْحُ بِقَرِیبٍ

 

صبح نزدیک است ... 

 

 

    إِنَّ مَوْعِدَهُمُ الصبْحُ

    أَلَیْس الصبْحُ بِقَرِیبٍ

 

 

با تو هستم ای شاپرکِ در پیله !

بِشتاب ! عجله کن !

از پیله ات بیرون بیا،

پروانه شو ! پرواز کن !

همانا وعده ی ما «صبح» است

إِنَّ مَوْعِدَهُمُ الصبْحُ

أَلَیْس الصبْحُ بِقَرِیبٍ

«صبح» نزدیک است ...

 

 

با تو هستم مرغ سحر

بیدار شو،

آواز بخوان و سرمست شو

همانا وعده ی ما «صبح» است

إِنَّ مَوْعِدَهُمُ الصبْحُ

أَلَیْس الصبْحُ بِقَرِیبٍ

«صبح» نزدیک است ...

 

 

«مژده ای دل که مسیحا نَفسی می آید !»

مژده ای دلِ غمگین و تنهایِ من

«زده ام فال و فریاد رسی می آید !»

طلوع فجر را خواهی دید

گر تا صبح بمانی بیدار

همانا وعده ی ما «صبح» است

إِنَّ مَوْعِدَهُمُ الصبْحُ

أَلَیْس الصبْحُ بِقَرِیبٍ

«صبح» نزدیک است ...

 

 

منیژه شهرابی

شنبه 17/1392

ساعت نیمِ بامداد