هر شب تنهایی ...

هر شب تنهایی با خدا راز و نیاز کردن

هر شب تنهایی ...

هر شب تنهایی با خدا راز و نیاز کردن

9- تاریخ اسلام / فراز و نشیب های غزوه تبوک

 

 

 

فراز و نشیب های غزوه تبوک

 

 

 

در روز اوّل ماه رمضان سال 9 هجری، حضرت محمّد رسول الله (صلّ الله علیه و آله و سلّم) و مسلمانان از جنگ «تبوک» به «مدینه النبی» برگشتند .

 

 

 

«تبوک» قلعه ای در نوار مرزی «حجاز» و «شام» (روم شرقی)، دور ترین نقطه ای بود که حضرت محمّد رسول الله (صلّ الله علیه و آله و سلّم) در غزوات خود به آنجا گام نهادند .

 

 

 

به لشکری که در این جنگ شرکت کردند، «جیش العسره» می گویند، زیرا در سختی و زحمت فراوان، با اینکه ایّام جمع آوری محصول بود، به جنگ رفتند . حرکت لشکر در ماه رجب بود، که 30 هزار نفر حرکت کردند، و فقط هزار نفر سواره بودند .

 

 

 

و در مسیر، هر دو نفر به یک خرما سدّ جوع می کردند، و آب هم کمیاب بود . در این جنگ، عدّه ای از بانوان مکرمه ی مسلمه نیز همراه آن حضرت حرکت کردند .

 

 

 

انگیزه ی این سفر به سوی «تبوک»، آن بود که کاروانی از «شام» به «مدینه النبی» بازگشت، و با خود خبر آورد که : «قیصر روم» تجهیز لشکر کرده، و قبایل «لخم»، «جذام»، «عامله»، و «غسّان» نیز به وی پیوسته، آهنگ هجوم به «مدینه النبی» دارند .

 

 

 

در واقع، در غزوه ی «تبوک»، جنگی رُِخ نداد . گویا، هنگامی که سپاه روم شرقی (بیزانس) از حرکت سپاه عظیم اسلام با آن شهامت و شجاعت عجیبی که در جنگ ها نشان داده بودند، و کم و بیش به گوش رومیان رسیده بود، با خبر شدند، صلاح در این دیدند که ارتش خویش را به درون مرزهای خود فراخوانده، و چنین وانمود کنند که قضیه در اصل، شایعه ی بی اساسی بیش نبوده است !

 

 

 

امّا غزوه ی «تبوک»، تبعات بیشماری داشت، از جمله :

 

 

 

- این موضوع به ثبوت رسید که روحیه ی جنگی سربازان اسلام، آن چنان قوی است که از درگیری با ارتش یکی از امپراطوری ها و اَبَرقدرت های آن زمان، یعنی «روم شرقی» هراسی به دل ندارند .

 

 

 

- این خبر وقتی به گوش اَبَر قدرت دیگری یعنی امپراطوری «ایران» برسد، او هم حساب کارِ خود را می کند !»

 

 

 

- قبایل و اُمرای اطراف «تبوک» به خدمت حضرت محمّد رسول الله (صلّ الله علیه و آله و سلّم) آمدند و پیمان عدم تعرض با آن حضرت امضاء کردند، و فکر مسلمانان از ناحیه ی آنان آسوده شد ...

 

 

 

پس از اینکه حضرت محمّد مصطفی رسول الله (صلّی الله علیه و آله و سلّم) متوجه شدند که خبری از ارتش روم شرقی نیست، با افراد سپاه خود، در خصوص اینکه به جنگ ادامه بدهند و داخل مرزهای روم شرقی بشوند، و یا اینکه برگردند، مشورت کرد، و رأی عمومی به بازگشت سپاه به سوی «مدینه النبی» بود و آن حضرت نیز، این نظر را تصویب کرد و سپاه اسلام به سوی «مدینه النبی» بازگشت .

 

 

 

بازتاب «تبوک» در «مدینه النبی»

 

 

 

غزوه ی «تبوک»، را «فاضحه» نیز می گویند، زیرا منافقین «مدینه النبی»، و کَسانی که قصد کشتن حضرت محمّد مصطفی رسول الله (اللهم صلّ علی محمّداً و آل محمّد)  را در عقبه داشتند، رسوا و مفتضح شدند .

 

 

 

از سوی دیگر، 82 نفر از منافقین «مدینه النبی»، با عذرتراشی به جنگ نرفتند، و در «مدینه النبی» ماندند تا در غیاب حضرت محمّد رسول الله (صلّ الله علیه و آله و سلّم)، خانه ی آن حضرت را غارت کنند، و خانواده ی ایشان را از «مدینه النبی» بیرون نمایند .

 

 

 

حضرت محمّد مصطفی رسول الله (صلّی الله علیه و آله و سلّم)، حضرت امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) را به جای خود در «مدینه النبی»، خلیفه قرار داد، و منافقین حرف هایی زدند که خاطر مبارک حضرت امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) را آزردند .

 

 

 

حضرت امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) خودش را به منطقه ای به نام «جُرُف» در نزدیکی «مدینه النبی» به حضرت محمّد رسول الله (صلّی الله علیه و آله و سلّم) رساندند و شایعات منافقین را به آن حضرت بازگو کردند، و حضرت محمّد مصطفی رسول الله (صلّ الله علیه و آله و سلّم) به حضرت امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) فرمودند :

 

 

 

«اما ترضی ان تکونَ منّی بِمنزلَه هارون من موسی الا انَهُ لا نبیُ بعدی ...»،

 

 

 

آیا خشنود نیستی که منزلت تو نسبت به من، همانند منزلت هارون نسبت به موسی باشد، جزء آن که پس از من پیامبری نیست .»

 

 

 

این سخن حضرت محمّد مصطفی رسول الله (صلّی الله علیه و آله و سلّم)، به «حدیث منزلت» مشهور شده است .

 

 

 

غزوه ی «تبوک»، تنها غزوه ای است که حضرت امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) در آن حضور نداشتند .

 

 

 

در بازگشت از «تبوک»، چهل نفر از منافقین که همراه حضرت محمّد رسول الله (صلّی الله علیه و آله و سلّم) بودند، تصمیم گرفتند وقتی شتر آن حضرت، بالای گردنه می رسد، کدوها را پُر از ریگ نمایند، و به زیر دست و پای شتر رها کنند تا شتر رَم کند و آن حضرت از شتر افتاده ...، هنگام اجرای توطئه، شترِ حضرت محمّد رسول الله (صلّی الله علیه و آله و سلّم) قدم از قدم برنداشت، و مکر منافقین شکست خورد ... 

 

 

 

 

 

اَعوذّ بالله من الشیطان الرَّجیم

 

 

«لَّقَد تَّاب اللَّهُ عَلى النَّبىّ‏ِ وَ الْمُهَجِرِینَ وَ الأَنصارِ الَّذِینَ اتَّبَعُوهُ فى ساعَةِ الْعُسرَةِ مِن بَعْدِ مَا کادَ یَزِیغُ قُلُوب فَرِیقٍ مِّنْهُمْ ثُمَّ تَاب عَلَیْهِمْ  إِنَّهُ بِهِمْ رَءُوفٌ رَّحِیمٌ»

 

 

«خدا، پیغمبر و مهاجران و انصار را بخشید، همان کَسانى که در موقع سختى از او پیروى کردند، پس از آنکه نزدیک بود دل هاى گروهى از ایشان از حق منحرف گردد، سپس آنها را ببخشید که خدا با آنان مهربان و رحیم است .»

 

 

 

«وَ عَلى الثَّلَثَةِ الَّذِینَ خُلِّفُوا حَتى إِذَا ضاقَت عَلَیهِمُ الأَرْض بِمَا رَحُبَت وَ ضاقَت عَلَیْهِمْ أَنفُسهُمْ وَ ظنُّوا أَن لا مَلْجَأَ مِنَ اللَّهِ إِلا إِلَیْهِ ثُمَّ تَاب عَلَیْهِمْ لِیَتُوبُوا  إِنَّ اللَّهَ هُوَ التَّوَّاب الرَّحِیمُ»

 

 

«و نیز آن سه تن را که بازماندند، تا وقتى که زمین با همه فراخى برآنان تنگ شد، و از خویش به تنگ آمدند، و بدانستند که از خدا جزء به سوى او پناهى نیست، ببخشید، و به آنها توفیق توبه بداد تا توبه کنند، که خدا توبه پذیر و رحیم است .»

 

 

 

«یَأَیهَا الَّذِینَ ءَامَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ کُونُوا مَعَ الصدِقِینَ»

 

 

«اى کَسانى که ایمان آورده ‏اید، از خدا بترسید، و قرین راستگویان باشید .»

 

 

 

قرآن کریم / سوره توبه / آیات 117 تا 119

 

 

 

 

 

 

 

هنگام فراخوان عمومی حضرت محمّد رسول الله (صلّی الله علیه و آله و سلّم)، برای غزوه ی «تبوک»، حدوداً همه ی مسلمانان به دعوت آن حضرت، لبیک گفته و به سوی آن حضرت شتافتند، امّا در این میان عدّه ی قلیلی از رفتن به این سفر جنگی سرباز زدند، که حضرت محمّد رسول الله (صلّی الله علیه و آله و سلّم)، پس از بازگشت به «مدینه النبی»، عذر و توبه ی آنها را پذیرفت، و برایشان استغغار کرد، امّا اَمر فرمود که مسلمانان با سه تن از آنان (کعب، هلال، مره ) سخن نگویند، و مراوده ننمایند، تا اینکه آنها، توبه کردند و خداوند آیات 117 تا 119 سوره ی توبه را نازل فرمود و آنان را بخشید .

 

 

 

همچنین، آیاتی که در سوره ی توبه، در شأن غزوه ی «تبوک» نازل شد، نقشه های شوم منافقین را برملا کرد و آنان را رسوا ساخت، و آن تخریب «مسجد ضرار» است که به دست منافقین برای تفرقه در بین مسلمانان ساخته شده بود ..

 

 

 

منابع مکتوب 

 

- مسار الشیعه 

- قلائد النحور 

- فیض العلام 

- بحارالانوار، ج 21 

- تتمه المنتهی 

- شفاء الصدور

- منتخب التواریخ 

- وقایع الشهور 

- منتهی الآمال 

 

 

منابع الکترونیکی

 

 

- سایت ویکی فقه 

- سایت دانشنامه اسلامی 

- سایت دانشنامه رشد

 

 

 

 

تهیه و تنظیم : منیژه شهرابی 

 

 

 

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد