هر شب تنهایی ...

هر شب تنهایی با خدا راز و نیاز کردن

هر شب تنهایی ...

هر شب تنهایی با خدا راز و نیاز کردن

6- آشنایی با قرآن کریم / قرآن کریم و مردان پیر ! (5)

 

 

 

قرآن کریم و مردان پیر !

 

  

قسمت پنجم

 

 

 

حضرت ذکریا (علیه السلام)

 

 

 

و امّا، پنجمین پیامبری که در قرآن کریم بدان اشاره شده که به سنّ پیری رسیده است، حضرت ذکریا (علیه السلام) است، و داستان آن، از این قرار است :

 

 

 

پس از گذشت سالیانی بسیار بَر قوم بنی اسرائیل، و پراکندگی آنها، پس از آن که حضرت داوود (علیه السلام) و فرزندش، حضرت سلیمان (علیه السلام)، آنها را به صورت یکپارچه و متحّد درآورده بودند، دوباره، عدّه ای از بنی اسرائیل در شهر «اورشلیم»، یعنی «شهر سلیمان» یا همان «بیت المقدس» به حیات خود ادامه دادند، آن هم در زمانی که امپراطوریِ بزرگ «روم» بَر آنجا و بَر تمامی سرزمین با برکتِ شامات حکومت می کردند، آن هم حکومتِ جابرانه و ظالمانه ! 

 

 

 

 

 

 

بسمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

 

 

 

«قَالَ رَب أَنى یَکُونُ لى غُلَمٌ وَ قَدْ بَلَغَنىَ الْکبَرُ وَ امْرَأَتى عَاقِرٌ  قَالَ کَذَلِک اللَّهُ یَفْعَلُ مَا یَشاءُ»

 

 

 

«ذکریا گفت : چگونه مرا فرزندى خواهد شد با اینکه عمرم به نهایت رسیده، و همچنین عمر همسرم،  (فرشته) فرمود : این چنین خدا هر چه بخواهد مى‏ کند .»

 

 

 

قرآن کریم / سوره آل عمران / آیه 40

 

 

 

 

 

در آن زمان، و در آن شهر، دو خانواده بودند از نسل حضرت داوود (علیه السلام)، یکی خانواده ی حضرت عمران (علیه السلام) که پدر حضرت مریم (سلام الله علیها) و پدر بزرگ حضرت عیسی بن مریم (علیه السلام) بود، و دیگری خانواده ی حضرت ذکریا (علیه السلام) .

 

 

 

حضرت عمران (علیه السلام) و حضرت ذکریا (علیه السلام)، به واسطه ی اینکه با دو خواهر ازدواج کرده بودند، با هم باجناق نیز بودند .

 

 

 

این دو خانواده، در زمانی که همه سرزمینشان را ظلم و ستم و بی دینی فرا گرفته بود، خانواده ی مؤمن و موحدی بودند، و چشم انتظار آمدن موعودی برای نجاتِ مردم .

 

 

 

البته، همانطور که در قرآن کریم آمده، حضرت عمران (علیه السلام)، پیامبر نبوده، و حضرت ذکریا (علیه السلام) پیامبری از بنی اسرائیل بوده است .

 

 

 

داستان در مورد حضرت ذکریا (علیه السلام) است که سالیان عمری از ایشان گذشته و به سنّ پیری رسیده است، و هنوز خداوند به او، فرزندی عطاء نکرده است، امّا، ایشان هرگز از درگاه خداوند نا امید نشده و باز هم دست به دعا برداشته است و می گوید :  «پروردگارا ! من از پیری استخوانم سُست، و موهای سَرم سفید شده است ...» 

 

 

 

 

بسمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

 

 

«قَالَ رَب إِنى وَهَنَ الْعَظمُ مِنى وَ اشتَعَلَ الرَّأْس شیْباً وَ لَمْ أَکن بِدُعَائک رَب شقِیًّا»

 

 

«(ذکریا) گفت : پروردگارا ! من از پیرى استخوانم سست، و (موهای) سَرم سفید شده است، و در زمینه خواندن تو اى پروردگار بى‏ بهره نبوده ‏ام  

 

 

قرآن کریم / سوره مریم / آیه 4

 

 

 

 

 

در قرآن کریم، در مورد سنّ پیریِ حضرت ذکریا (علیه السلام)، در آیه 40 سوره ی آل عمران، و آیه 4 سوره ی مریم بدان اشاره شده است .

 

 

 

بنابراین، در قرآن کریم به پنج پیامبر اشاره می کند که به سنّ پیری رسیده اند :  

 

1- حضرت نوح (علیه السلام)، که خداوند، خود این موضوع را مطرح می کند . 

 

2- حضرت ابراهیم (علیه السلام)، هم خودِ ایشان و هم همسرش {حضرت ساره (سلام الله علیها)} به موضوع پیری آن حضرت اشاره می کند . 

 

3- حضرت یعقوب (علیه السلام)، که پسرانش به موضوع پیریِ آن حضرت را مطرح می کنند . 

 

4- حضرت شعیب (علیه السلام)، که دخترانش به موضوع پیریِ آن حضرت اشاره می کنند . 

 

5- حضرت ذکریا (علیه السلام) که خودِ ایشان، موضوع پیریِ خود را مطرح می کند . 

 

 

تهیه و تنظیم : منیژه شهرابی

 

 

 

 

 

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد