«سعد الدّین محمود بن امین الدّین عبدالکریم بن یحیی شبستری»، معروف به «شیخ محمود شبستری»، یکی از عارفان و شاعران، قرن هشتم ه. ق. در سال 687 ه.ق. در قصبۀ «شبستر» (در نزدیکی شهر تبریز) به دنیا آمد و در سال 720 ه.ق. در سن 33 سالگی وفات یافت و در زادگاهش «شبستر» مدفون است .
«شیخ محمود» در ایام سلطنت «کیخاتون خان» به دنیا آمد و در اوایل زندگی، در شهر تبریز و اطراف آن، شاهد غلبۀ و هرج و مرج «مغول ها» بود . همچنین ایام زندگی «شیخ محمود» مقارن با سلطنت «سلطان خدابنده» بود .
«شیخ محمود» پس از اتمام تحصیلات در شهر «تبریز»، اقدام به مسافرت به شهرهای مختلف می کند و در سفر به «مصر»، «شام» و «حجاز»، از عُلما و مشایخ این سرزمین ها، کسب دانش توحید کرده است .
«شیخ محمود» در این باره می گوید :
مدّتی من زِ عمر خویش مدید
صرف کردم به دانش توحید
درسفرها به مصر و شام و حجاز
کردم ای دوست، روز و شب، تک و تاز
سال و مه همچو دهر می گشتم
ده ده و شهر و شهر می گشتم
گاهی از مه، چراغ می کردم
گاه دورِ چراغ می خوردم
علما و مشایخ این من
بس که دیدم به هر نواحی من
جمع کردم بسی کلام غریب
کردم آن گَه مصنفات عجیب
همچنین «شیخ محمود»، در سفری به «کرمان»، در آنجا، تأهل اختیار کرده و در آن شهر، اولاد و احفادی از او به وجود آمده است، که جمعی از ایشان، اهل قلم و کمال بوده و به «خواجگان» شهرت یافته اند * .
«شیخ محمود شبستری»،
سرانجام به «تبریز» بازگشته و در سال 720
ه. در 33 سالگی وفات یافته و در «شبستر»، وسط «باغچه گلشن» در جوار مزار
استادش «بهاء الدّین یعقوبی تبریزی» مدفون شده است.
بعضی ها
معتقدند که چون «شیخ محمود شبستری» وصیت کرده که او را پای مزار «شیخ بهاءالدین» دفن کنند و سال وفات «بهاءالدین» 738ه. است و
هم چنین چون «باباابی شبستری» در مرض موت «شبستری» حاضر بوده و در همان ماه وفات، «شیخ محمود
شبستری» فوت نموده و تاریخ وفات
«باباابی» 17 ربیع الاول سال 740ه. است؛ پس سال وفات «شبستری» هم باید 740ه. باشد،
ضمناً با توجه به تجدید عمارت های مکرر مقبره« شبستری»،
احتمال آن داده شده که تاریج فوت نوشته شده بروی مزارش تغییر کرده باشد .
بعضی از
معاصران، تاریخ وفات «شیخ محمود» را همان 720ه. پذیرفته
اند، ولی تولّد «شیخ» را پیش از سال 687ه. حدس زده اند و دلیل
آن را هم بعید بودن 26 سالگی،
«شبستری» برای شهرت فراوان او در عهد «خدابنده» ذکر کرده اند .
«لاهیجی»، شارح «گلشن راز»، شیخ و مُرشد «شبستری» را «امین الدین» می نویسد . خود «شیخ محمود» نیز در مثنوی «سعادت نامه» از «امین الدین» یاد می کند :
شیخ و استاد من، امین الدین
دادی الحق، جواب های چنین
برخی هم، استاد «شیخ» را «بهاء الدین یعقوبی تبریزی» دانسته، امِا با استنباط از عبارت «صاحب روضات الجنان»، می توان هر دوی آنها را از اساتید «شیخ محمود» دانست .
آثار «شیخ محمود شبستری» را می توان به دو دست منظوم و منثور تقسیم کرد :
آثار منظوم
1- گلشن راز
مثنوی «گلشن راز»، مهمترین و پُرآوازه ترین اثر شعری «شیخ محمود» است، که حدود 1000 بیت را دربرگرفته است و تاکنون به زبان های «ترکی»، «آلمانی»، «انگلیسی» و «اردو» ترجمه شده است .
2- سعادت نامه
مثنوی «سعادت نامه» کتابی است عرفانی که بر وزن «حدیقه الحقیقه – سنایی» سروده گردیده است . این کتاب حدود 3000 هزار بیت دارد که در چهار باب جای داده شده و هر باب دارای فصل ها و حکایت های گوناگون است .
آثار منثور
1- حقّ الیقین
2- مرآه المحققین
3- شاهد (یا) شاهد نامه
* «شیخ محمود شبستری»، پسری به نام «عبدالله» داشته که جوانی فاضل و کامل و ماهر در علوم مختلف، به خصوص ریاضی بوده است . «شیخ عبدالله»، در سال 926 ه. ق. از جانب «سمرقند» به دربار روم رفته و سلطان سلیم، وی را تعظیم بسیار کرده است . «شیخ عبدالله»، مثنوی به نام «شمع و پروانه» را به نام «سلطان سلیم» سروده و نیز رساله ای به زبان فارسی در قواعد معما به نام سلطان مذکور نوشته است
منبع : سایت ویکی پدیا و سایت مشاهیر. نت ... با دخل و تصرّف و ویرایش ... منیژه شهرابی