هر شب تنهایی ...

هر شب تنهایی با خدا راز و نیاز کردن

هر شب تنهایی ...

هر شب تنهایی با خدا راز و نیاز کردن

9- تاریخ اسلام / وفات حذیفه بن یمان


«وَ لاتُصلّ‏ِ عَلى أَحَدٍ مِّنهُم مَّات أَبَداً وَ لاتَقُمْ عَلى قَبرِهِ  إِنهُمْ کَفَرُوا بِاللَّهِ وَ رَسولِهِ وَ مَاتُوا وَ هُمْ فَسِقُونَ»

«هیچوقت بر اَحَدى از آنان (منافقان) که مُرده، نماز مگذار و بر قبرش مایست، زیرا ایشان به خدا و رسولش کافر شدند و با حالت فسق مُردند .»

 

قرآن کریم / سوره توبه / آیه 84

 

در تاریخ 28 محرّم الحرام سال 34 هجری قمری، «حذیقه بن یمان» درگذشت .

«حذیقه بن یمان» از بزرگان اصحاب حضرت محمّد رسول الله (ص) و از خواص اصحاب حضرت امیرالمؤمنین علی (ع) بود . پدرِ «حذیقه» در غزوه «اُحُد»، اشتباهاً به وسیله مسلمانان کُشته شد .

«حذیقه بن یمان»، یکی از هفت نفری بود که که بر حضرت فاطمه زهرا صدیقه طاهره سلام الله علیها نماز خواندند .

او، صحابه منافق را می شناخت . منافقینی که پس از واقعه «غدیرخُم»، توطئه قتل حضرت محمّد رسول الله (ص) را چیدند و می خواستند در بازگشت از «غدیر خم»، در راهی که از کوه می گذشت، شترِ حضرت را بترسانند تا بِرَمَد و حضرت به دره سقوط کند و به قتل برسد، امّا حضرت جبرئیل امین (س)، این نقشه را به سمع مبارک نبوی (ص) رساند .

حضرت محمّد رسول الله (ص)، چون به محل مورد نظر رسیدند، منافقین با چهره های بسته، هر کدام ظرفی که داخل آن سنگریزه بود، از بالا رها نموده و شروع به داد و فریاد و نعره زدن، کردند، امّا «عمار بن یاسر» مهار ناقه را گرفته بود و «حذیقه بن یمان» هم در کنار آن حضرت بود و سر انجام نقشه آن کوردلان نقش بر آب شد .

حضرت محمّد رسول الله (ص)، آن منافقین را به «حذیقه بن یمان» معرفی فرمودند که عبارت بودند از اولی! و دومی!! و سومی !!! و «ابوعبیده» و «معاذ بن جبل» و «سالم» و «معاویه بن ابوسفیان» و «عمروعاص» و «طلحه» و «سعد بن ابی وقاص» و «عبدالرحمن بن عوف» و «ابوموسی اشعری» و «مغیره بن شعبه» و «ابوهریره»، و «حذیقه بن یمان»، همه را به خاطر سپرد . به همین دلیل بود که غاصبین خلافت بعد از آن واقعه، از «حذیقه بن یمان» می ترسیدند که مبادا آنان را به مردم معرفی کند .

لذا «حذیقه بن یمان» بر جنازه هرکس حاضر نمی شد، دیگران می فهمیدند که میّت از منافقین بوده است . نکته جالب آنجا بود که «دومی !!» برای سرپوش گذاشتن برنفاق خویش و تبرئه خود از «حذیقه بن یمان» می پرسید : «اگر این شخص از منافقین است، بگو تا من بر او نماز نخوانم (1) .»

این بزرگوار، چهل روز پس از خلافت حضرت امیرالمؤمنین علی (ع)، در «مدائن» از دنیا رحلت فرمود (2) . او قبل از رحلت، به دو فرزندش «صفوان» و «سعید» وصیت کرد که همیشه ملازم  حضرت امیرالمؤمنین علی (ع) باشند و ایشان هم به وصیت پدر عمل نمودند تا در جنگ «صفین» به شهادت رسیدند .

پی نوشت

1-  منتهی الآمال،:ج1، ص120 /  اسد الغابه، ج1، ص391

2- مستدرک سفینة البحار، ج5، ص212 / الوقایع الحوادث، ج4، ص308 / مراقد المعارف، ج1، ص242

 

با ویرایش ... منیژه شهرابی

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد