هر شب تنهایی ...

هر شب تنهایی با خدا راز و نیاز کردن

هر شب تنهایی ...

هر شب تنهایی با خدا راز و نیاز کردن

۴- مقاله مذهبی / آیه های حجاب در قرآن کریم

بسمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ 

 

 

اخیراً، اشخاصی که دوست دارند همپای دوستان غربی خود، مسئله بی حجابی و بی بند و باری را در جامعه اسلامی رواج بدهند، کذب و دروغ هایی می گویند وقیحانه -حتی در رسانه ها که مخاطب عام آن شاید به میلیاردها نفر در جهان برسد مبنی بر اینکه مسئله حجاب و پوشش در قرآن کریم برای بانوان مطرح نشده است . این اشخاص بی سواد دینی، حداقل قبل از بیان کذب خود، خوب بود از کسانی که از امور مذهبی آگاهی دارند، پرس و جو می کردند .

در هر صورت در این مقاله به آیات حجاب برای حجاب آسمانی الهی قرآن کریم اشاره ای مختصر می شود، باشد که رهگشای دیگر دوستان عزیز باشد برای پیگیری این امر مهم ! 

 

 

۱- قرآن کریم / سوره نور / آیه 31

 

«وَ قُل لِّلْمُؤْمِنَتِ یَغْضضنَ مِنْ أَبْصرِهِنَّ وَ یحْفَظنَ فُرُوجَهُنَّ وَ لایُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلا مَا ظهَرَ مِنْهَا  وَ لْیَضرِبْنَ بخُمُرِهِنَّ عَلى جُیُوبهِنَّ  وَ لایُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلا لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ ءَابَائهِنَّ أَوْ ءَابَاءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ أَبْنَائهِنَّ أَوْ أَبْنَاءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ إِخْوَنِهِنَّ أَوْ بَنى إِخْوَنِهِنَّ أَوْ بَنى أَخَوَتِهِنَّ أَوْ نِسائهِنَّ أَوْ مَا مَلَکَت أَیْمَنُهُنَّ أَوِ التَّبِعِینَ غَیرِ أُولى الارْبَةِ مِنَ الرِّجَالِ أَوِ الطفْلِ الَّذِینَ لَمْ یَظهَرُوا عَلى عَوْرَتِ النِّساءِ  وَ لایَضرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِیُعْلَمَ مَا یخْفِینَ مِن زِینَتِهِنَّ  وَ تُوبُوا إِلى اللَّهِ جَمِیعاً أَیُّهَ الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّکمْ تُفْلِحُونَ»

«و به زنان با ایمان بگو چشم از نگاه به مردان اجنبى فرو بندند و فرجهاى خویش را حفظ کنند و زینت خویش را جز آنچه آشکار است آشکار نسازند و باید که روپوش‏هایشان را به گریبان ‏ها کنند و زینت خویش را نمایان نکنند مگر براى شوهرانشان ، یا پدران و یا پدر شوهران یا پسران و یا پسر شوهران و یا برادران و یا خواهرزادگان و یا برادرزادگان و یا زنان و یا آنچه مالک آن شده‏اند یا افراد سفیه که تمایلى به زن ندارند و یا کودکانى که از اسرار زنان خبر ندارند ، و مبادا پاى خویش را به زمین بکوبند تا آنچه از زینتشان که پنهان است ظاهر شود اى گروه مؤمنان همگى به سوى خدا توبه برید شاید رستگار شوید .»

 

 در تفسیر این آیه، علامه طباطبایی آورده اند :

 

قل للمؤمنین یغضوا من ابصارهم و یحفظوا فروجهم ذلک ازکى لهم ان الله خبیر بما یصنعون، کلمه «غض» به معناى «روى هم نهادن پلک‏ هاى چشم» است، و کلمه ابصار جمع بصر است که همان عضو بیننده باشد و از اینجا معلوم مى‏شود که کلمه «من» در جمله من ابصارهم براى ابتداى غایت است، و یا براى بیان جنس، و یا تبعیض باشد که هر یک را مفسرى گفته، و معنایش این است که مؤمنین چشم‏ پوشى را از خود چشم شروع کنند .

پس در جمله قل للمؤمنین یغضوا من ابصارهم، از آنجایى که کلمه یغضوا مترتب بر قل - بگو مى‏ باشد نظیر ترتبى که جواب شرط بر شرط دارد، قهراً دلالت مى‏ کند بر اینکه قول در اینجا به معناى امر است، و معناى جمله این است که به مؤمنین امر کن که چشم خود را بپوشند، و تقدیر آن این است که : ایشان را امر به غض و چشم‏ پوشى کن که اگر امر بکنى چشم خود را مى ‏پوشند، و این آیه به جاى اینکه نهى از چشم‏ چرانى کند، امر به پوشیدن چشم کرده و فرقى ندار ، آن امر این نهى را هم افاده مى ‏کند و چون مطلق است نگاه به زن اجنبى را بر مردان، و نگاه به مرد اجنبى را بر زنان تحریم فرموده .

و جمله و یحفظوا فروجهم، نیز به معناى این است که به ایشان امر کن تا فرج خود را حفظ کنند و کلمه فرجه و فرج به معناى شکاف در میان دو چیز است که با آن از عورت کنایه آورده‏اند، و در قرآن کریم هم که سرشار از اخلاق و ادب است، همیشه این کنایه را استعمال کرده، به طورى که راغب گفته در عرف هم به خاطر کثرت استعمال مانند نص و اسم صریح براى عورت شده است .

و مقابله‏اى که میان جمله یغضوا من ابصارهم با جمله یحفظوا فروجهم افتاده، این معنا را مى ‏رساند که مراد از حفظ فروج پوشاندن آن از نظر نامحرمان است، نه حفظ آن از زنا و لواط که بعضى پنداشته‏اند ، در روایت هم از امام صادق (علیه‏السلام) رسیده که فرمود : تمامى آیاتى که در قرآن درباره حفظ فروج هست به معناى حفظ از زنا است، به غیر این آیه که منظور در آن حفظ از نظر است .

و بنابر این ممکن است جمله اولى از این دو جمله را با جمله دومى تقیید کرده، و گفت مدلول آیه تنها نهى از نظر کردن به عورت، و امر به پوشاندن آن است .

آنگاه به مصلحت این حکم اشاره نموده، و با بیان آن مردم را تحریک مى‏کند که مراقب این حکم باشند و آن اشاره این است که مى ‏فرماید : این بهتر شما را پاک مى ‏کند، علاوه بر این خدا به آنچه مى‏کنید با خبر است .

وقل للمؤمنات یغضضن ... کلام در جمله و قل للمؤمنات ... همان است که در جمله قل للمؤمنین ... گذشت .

پس براى زنان هم جایز نیست نظر کردن به چیزى که براى مردان جایز نیست، و بر ایشان هم واجب است که عورت خود را از اجنبى - چه مرد و چه زن - بپوشانند .

و اما اینکه فرمود : و لایبدین زینتهن الا ما ظهر منها کلمه ابداء به معناى اظهار است و مراد از زینت زنان، مواضع زینت است، زیرا اظهار خود زینت از قبیل گوشواره و دست بند حرام نیست، پس مراد از اظهار زینت ، اظهار محل آنها است .

خداى تعالى از این حکم آنچه را که ظاهر است استثناء کرده .

و در روایت آمده که مقصود از آنچه ظاهر است صورت و دو کف دست و قدم ها مى ‏باشد ...

ولیضربن بخمرهن على جیوبهن - کلمه خمر به دو ضمه - جمع خمار است، و «خمار» آن جامه‏اى است که زن سر خود را با آن مى‏ پیچد، و زاید آن را به بَر و سینه‏ اش آویزان مى ‏کند .

و کلمه جیوب جمع جیب - به فتح جیم و سکون یاء است که معنایش معروف است، و مراد از جیوب، بر و سینه ‏ها است، و معنایش این است که به زنان دستور بده تا اطراف مقنعه ‏ها را به بر و سینه‏ هاى خود انداخته، آن را بپوشانند .

ولایبدین زینتهن الا لبعولتهن ... او بنى اخواتهن - کلمه بعولة به معناى شوهران است .

و طوایف هفتگانه‏اى که قرآن از آنها نام برده محرم ‏هاى نسبى و سببى هستند .

و اجداد شوهران حکمشان حکم پدران ایشان، و نوه‏ هاى شوهران حکمشان حکم فرزندان ایشان است .

و اینکه فرمود : نسائهن و زنان را اضافه کرد به ضمیر زنان ، براى اشاره به این معنا بوده که مراد از نساء زنان مؤمنین است که جایز نیست خود را در برابر زنان غیرمؤمن برهنه کنند ، از روایات وارده از ائمه اهل بیت (علیهم‏السلام) هم همین معنا استفاده مى‏شود .

اطلاق جمله او ما ملکت ایمانهن هم شامل غلامان مى‏شود و هم کنیزان، و از روایات نیز این اطلاق استفاده مى‏شود ... 

او التابعین غیر اولى الاربة من الرجال - کلمه اربه به معناى حاجت است، و منظور از این حاجت شهوتى است که مردان را محتاج به ازدواج مى ‏کند، و کلمه من الرجال بیان تابعین است .

و مراد از این رجال تابعین افراد سفیه و ابلهى هستند که تحت قیمومت دیگران هستند و شهوت مردانگى ندارند .

او الطفل الذین لم یظهروا على عورات النساء - الف و لام در الطفل براى استفراق است و کلیت را مى‏ رساند، یعنى جماعت اطفالى که بر عورت هاى زنان غلبه نیافته‏اند؛ یعنى آنچه از امور زنان که مردان از تصریح به آن شرم دارند، اطفال زشتى آن را درک نمى ‏کنند، و این به طورى که دیگران هم گفته‏اند کنایه از حد بلوغ است .

ولایضربن بارجلهن لیعلم ما یخفین من زینتهن - پاهاى خود را محکم به زمین نزنند تا صداى زیورآلاتشان از قبیل خلخال و گوشواره و دستبند به صدا در نیاید .

و توبوا الى الله جمیعا ایها المؤمنون لعلکم تفلحون - مراد از توبه به طورى که از سیاق بر مى‏آید بازگشت

به سوى خداى تعالى است ، به امتثال اوامر او، و انتهاء از نواهیش و خلاصه پیروى از راه و صراطش .  

 

۲- قرآن کریم / سوره احزاب / آیه 59

 

«یَأَیهَا النَّبىُّ قُل لأَزْوَجِک وَ بَنَاتِک وَ نِساءِ الْمُؤْمِنِینَ یُدْنِینَ عَلَیهِنَّ مِن جَلَبِیبِهِنَّ  ذَلِک أَدْنى أَن یُعْرَفْنَ فَلا یُؤْذَیْنَ  وَ کانَ اللَّهُ غَفُوراً رَّحِیماً»

«هان اى پیامبر ! به همسرانت، و دخترانت و زنان مؤمنین، بگو تا جلباب خود پیش بکشند، بدین وسیله بهتر معلوم مى‏شود که زن مسلمانند، در نتیجه اذیت نمى‏ بینند، و خدا همواره آمرزنده رحیم است .»

 

در تفسیر المیزان، علامه طباطبایی چنین بیان کرده است :

 

کلمه «جلابیب»، جمع «جلباب» است و آن جامه ای سرتاسری که تمامی بدن را می پوشاند و یا روسری مخصوصی که صورت و سر را ساتر می شود و منظور از جمله پیش بکشند مقداری از «جلبات» خود را، این است که آن را طوری بپوشند که زیرگلو  و بر و سینه هایشان در انظار ناظرین پیدا نباشد .

ذلک ادنى ان یعرفن فلا یؤذین - یعنى پوشاندن همه بدن به شناخته شدن به اینکه اهل عفت و حجاب و ...  نزدیک ‏تر است، در نتیجه وقتى به این عنوان شناخته شدند، دیگر اذیت نمى‏شوند، یعنى اهل فسق و فجور متعرض آنان نمى‏گردند .

بعضى از مفسرین در معناى آن گفته‏اند : این پوشیدگى ، نزدیک‏تر بودن ایشان به مسلمان بودن و آزاد بودن را مى‏شناساند، چون زنان غیر مسلمان ، و نیز کنیزان در آن دوره حجاب نداشتند ، و حجاب علامت زنان مسلمان بود، و در نتیجه کسى متعرض آنان نمى ‏شد، و حتى کسى نمى‏ پنداشت که ایشان کنیز و یا غیر مسلمان هستند .

لئن لم ینته المنافقون و الذین فى قلوبهم مرض و المرجفون فى المدینة لنغرینک بهم ... کلمه انتهاء به معناى امتناع از عملى و ترک کردن آن است، و کلمه مرجفون جمع اسم فاعل از ارجاف است، و ارجاف به معناى اشاعه باطل، و در سایه آن استفاده‏هاى نا مشروع بردن است، و یا حداقل مردم را دچار اضطراب کردن است .  

 

۳- قرآن کریم / سوره احزاب / آیه 55

 

«لاجُنَاحَ عَلَیهِنَّ فى ءَابَائهِنَّ وَ لا أَبْنَائهِنَّ وَ لا إِخْوَنهِنَّ وَ لا أَبْنَاءِ إِخْوَنهِنَّ وَ لا أَبْنَاءِ أَخَوَتِهِنَّ وَ لانِسائهِنَّ وَ لا مَا مَلَکت أَیْمَنهُنَّ  وَ اتَّقِینَ اللَّهَ  إِنَّ اللَّهَ کانَ عَلى کلّ‏ِ شىْ‏ءٍ شهِیداً»

«هیچ حرجى براى همسران در خصوص نامبردگان زیر نیست، یعنى لازم نیست خود را در برابر پدران، فرزندان، برادران، و برادرزادگان، پسران خواهران، زنان ایشان و کنیزانى که دارند بپوشانند، و باید که از خدا بترسند، که خدا همواره بر هر چیزى شاهد و ناظر است .»

 

در آیه فوق، خداوند محارم زنان را نامبرده است، که زنان می توانند در حضور آنها، پوششی نداشته باشند .  

۴- حکم زنان بازنشسته

 

در قرآن کریم/ سوره نور / آیه 60، خداوند برای «زنان بازنشسته»، یعنی زنانی که دوران جوانی را پشت سرگذاشته اند و بعد از گذراندن دورة باروری، دیگر امیدی به باردار شدن آنها نیست، حکم حجاب را سهل و آسان تر گرفته است :

 

«وَ الْقَوَعِدُ مِنَ النِّساءِ الَّتى لایَرْجُونَ نِکاحاً فَلَیْس عَلَیْهِنَّ جُنَاحٌ أَن یَضعْنَ ثِیَابَهُنَّ غَیرَ مُتَبرِّجَتِ بِزِینَةٍ  وَ أَن یَستَعْفِفْنَ خَیرٌ لَّهُنَّ  وَ اللَّهُ سمِیعٌ عَلِیمٌ»

«و زنان وامانده که دیگر امید شوهر کردن ندارند به شرطى که زینت خود نشان ندهند گناهى ندارند اگر جامه خویش بگذارند، و در عین حال خوددارى کردن برایشان بهتر است و خدا شنوا و دانا است .»

 

منیژه شهرابی

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد